مدح و شهادت امام حسین علیه السلام
بـاز هــم آب بــهـانه شـد و یـادت کــردم یادت افــتـادم و با گـریـه عـبـادت کـردم اشکها ریخـتـم و غـسل شـهـادت کـردم روضه خوانت شدم وعرض ارادت کردم تا بیفـتـد به من آن گـوشه نگاهت، آنگـاه "هـر که دارد هــوس کـربـبـلا بـسـمالله" حـرفی از کـربـبـلا شد که دلـم میلـرزد چشمم از اشک پُروعکس حرم میلرزد بـاز هـم مـرثـیـه در دست قـلـم میلـرزد کوه، هم شانهاش از وسعت غم میلرزد وقـت پـرواز شــد و بــاز شنـیـدم در راه "هـر که دارد هــوس کـربـبـلا بـسـمالله" کاروان رفت وزمان ازسفرت جا میماند آسمان خیره به چشمان تـرت جا میماند شهر از فیض نماز سـحـرت جـا میماند کعبه از گردش بر دور سرت جا میماند و تو گـفـتی که شـده راه سـعـادت کوتـاه "هـر که دارد هــوس کـربـبـلا بـسـمالله" همگی دور تو و خیمه که می شد تاریک با دو انگـشت تـو دیدند خـدا را نـزدیک جبرئیل آمد و میگفت به هر یک تبریک دست بیعت به تو دادند و شدند آن یاری که نیست در باورشان یک سر سوزن اکراه "هـر که دارد هــوس کـربـبـلا بـسـمالله" ناگـهـان حس غـریبانـهای آمـد به وجـود چشم ها بازشد و درپی یک کشف وشهود بوی سیب آمد و میخواند لـبم اذن ورود در همان لحظه که غیرازتو دگر هیچ نبود در و دیـوار حـسـیـنـیـه هـمـه شـد پُـر آه "هـر که دارد هــوس کـربـبـلا بـسـمالله" |